کد مطلب:124356 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:114

سخن امام مجتبی با مردم، پس از ضربت ابن ملجم
[49]-68 - مجلسی رحمه الله از اصبغ بن نباته نقل كرده است:

پس از ضربت خوردن امیرمؤمنان علیه السلام، كه بعد منجر به شهادتش شد مردم بر در سرای آن حضرت گرد آمدند، و گویا تصمیم بر كشتن ابن ملجم داشتند. حسن علیه السلام بیرون آمد و فرمود:مردم! پدرم سفارش فرمود اكنون كاری با ابن ملجم نداشته باشم. اگر پدرم از دنیا رفت [اختیار او با ماست] و گرنه، خود در حق او تصیم خواهد گرفت. خدا شما را رحمت كند! برگردید.



[ صفحه 85]



اصبغ می گوید:

مردم برگشتند و من نرفتم. حسن علیه السلام بیرون آمد و فرمود:اصبغ! آیا سفارش امیرمؤمنان علیه السلام را نشنیدی؟ عرض كردم:چرا، ولیكن از حال او باخبرم؛ دوست دارم [بار دیگر] او را ببینم تا حدیثی از او بشنوم. خدا تو را رحمت كند، برایم اجازه بگیر. او داخل خانه رفت و چیزی نگذشت كه بیرون آمد و فرمود:داخل شو! من داخل خانه شدم، امیرمؤمنان علیه السلام را دیدم كه دستاری بر سر دارد. زردی چهره ی مباركش از زردی دستار بیش تر بود. او از شدت درد آن ضربت و فراوانی [اثر] زهر [بی تاب، و] یك پای خود را بلند می كند و پای دیگر را بر زمین می گذارد. [1] .


[1] بحارالانوار 44:40 ح 82.